مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها تشریف بیارید

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت. قرار دادن لینک های وبلاگها و سایت های دیگر به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب(به استثناء مطالبی که درباره حقانیت شیعه و گمراهی اهل سنت است) با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها تشریف بیارید

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت. قرار دادن لینک های وبلاگها و سایت های دیگر به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب(به استثناء مطالبی که درباره حقانیت شیعه و گمراهی اهل سنت است) با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است

مباهله چه روزی بود

مباهله چیست و روز مباهله چه اتفاقی افتاد؟


کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.


شرح مختصر واقعه مباهله

مباهله پیامبر با (ص)مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر (ص)طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر (ص)آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد.

وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر (ص) را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر (ص)اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.

موقعیت جغرافیایی

بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح (ع) گرویده بودند.

دعوت به اسلام

پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی (ص)برای گزاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. هم چنین نامه ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود.

نامه حضرت محمد (ص)به اسقف نجران

مشروح نامه پیامبر (ص)به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب (ع). [این نامه ایست] از محمد ((صلی الله علیه و آله وسلم))، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب (ع) را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود».

عکس العمل نجرانی ها

نمایندگان پیامبر صلی الله علیه و آله و که حامل نامه دعوت به اسلام از جانب پیامبر (ص)بودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند. او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت. یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت: «ما بارها ازپیشوایان خودشنیده ایم که روزی منصب نبوت ازنسل اسحاق (ع)به فرزندان اسماعیل(ع) انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد صلی الله علیه و آله وسلم ـ که از اولاد اسماعیل (ع) است ـ همان پیامبر موعود باشد». بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیئت نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد (ص)تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند.

گفتگوی پیامبر (ص)با هیئت نجرانی

پیامبر اکرم (ص)در مذاکره ای که با هیئت نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی(ع) بدون واسطه پدر می دانستند.

در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر (ص) جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی (ع) و حضرت آدم (ع)، یادآوری می کند که آدم(ع) را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح(ع) فرزند خداست، پس حضرت آدم(ع) برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر.

اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود.

مباهله، آخرین حربه

خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی (ع) می پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می کند و از آنان می خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند.

بنابراین پیامبر (ص)، در ابتدا سعی کرد با دلایل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبّه آنان نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی به مباهله پرداخت.

خداوند در آیه 61 سوره آل عمران می فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم».

دیدگاه بزرگان نجران درباره مباهله

در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر(ص) مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند.

نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه ای روان شناسانه سرچشمه می گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد (ص) با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است.

در میعادگاه چه گذشت؟

طبق توافق قبلی، پیامبر(ص)و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. ناگاه نمایندگان نجران دیدند که پیامبر (ص) فرزندش حسین (ع)را در آغوش دارد، دست حسن (ع) را در دست گرفته و علی و زهرا علیهما السلام همراه اویند و به آنها سفارش می کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. مسیحیان، هنگامی که این صحنه را مشاهد کردند، سخت به وحشت افتادند و از این که پیامبر (ص)، عزیزترین و نزدیک ترین کسانِ خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ زیرا در غیر این صورت، عزیزان خود را در معرض خطر آسمانی و الهی قرار نمی داد.

بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند.

سخنان ابوحارثه درباره مصالحه

هنگامی که هیئت نجرانی پیامبر(ص)را در اجرای مباهله مصمّم دیدند، سخت به وحشت افتادند. ابوحارثه که بزرگ ترین و داناترین آنان و اسقف اعظم نجران بود گفت: «اگر محمد (ص) بر حق نمی بود چنین بر مباهله جرئت نمی کرد.

اگر با ما مباهله کند، پیش از آن که سال بر ما بگذرد یک نصرانی بر روی زمین باقی نخواهد ماند». و به روایت دیگر گفت: «من چهره هایی را می بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوه ها را از جای خود بکند، هر آینه خواهد کَند. پس مباهله نکنید که در آن صورت هلاک می شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند».

سرانجام مباهله

ابوحارثه، بزرگ گروه، به خدمت حضرت آمد و گفت: «ای ابوالقاسم (ص)، از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت بر ادای آن داشته باشیم».

پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هرسال دوهزار حُلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و بر آنان که اگر جنگی روی دهد، سی زره و سی نیزه و سی اسب به عاریه بدهند.

مباهله پیامبر (ص) با نصرانیان نجران، از دو جنبه نشان درستی و صداقت اوست. اوّلاً، محض پیشنهاد مباهله از جانب پیامبر اکرم (ص)خود گواه این مدعاست؛ زیرا تا کسی به صداقت و حقانیّت خود ایمان راسخ نداشته باشد پا در این ره نمی نهد.

نتیجه مباهله، بسیار سخت و هولناک است و چه بسا به از بین رفتن و نابودی دروغ گو بینجامد. از طرف دیگر، پیامبر (ص)کسانی را با خود به میدان مباهله آورد که عزیزترین افراد و جگرگوشه های او بودند. این خود، نشان عمق ایمان و اعتقاد پیامبر (ص)به درستی دعوتش می باشد که با جرأت تمام، نه تنها خود، بلکه خانواده اش را در معرض خطر قرار می دهد.

مباهله، سند عظمت اهل بیت(ع)

مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر (ع)نازل شده است و پیامبر (ص)تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی (ع) بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین (ع)هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه (س) و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی (ع) بوده است.

این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره داردکه علی(ع)در منزلت جان و نفس پیامبر است.

نزول آیه تطهیر در روز مباهله

روزی که پیامبر خدا (ص)قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین (ع)را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوص ترینِ خلق به او بوده اند. خداوندا، اینها اهل بیت منند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاکِ پاک کن.»

در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شأن ایشان فرود آورد: «همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاکِ پاک کند.

منبع:طلبه پاسخگو

سه دلیل عقلی برای اینکه پیامبر برای جانشین بعد از خود وصیت فرمودند

۳ دلیل برای اینکه پیامبر برای جانشین بعد از خود وصیت  فرمودند

 

۱- جمیع پیغمبران ، وصیّ و جانشین  تعیین فرمودند چگونه میشود که پیغمبر آخرالزمان جانشینی تعیین نفرماید با آنکه شفقت و مهربانی او به امت خود از جمیع پیامبران  بیشتر بود و او رحمة للعالمین بود و پیغمبرانِ  دیگر را احتمال مبعث  پیغمبر دیگر بعد از ایشان بود  و در حالیکه پیغمبر اکرم  صلی الله علیه و اله  میدانست  بعد از او پیغمبر نخواهد بود پس حتماً وصیت کرده .

 

2-پیغمبر اکرم در ایام حیات شریف خود هرگز غیبتی اختیار نمی فرمود مگر اینکه خلیفه

و جانشین به جای خود نصب میفرمودند  پس در غیبت کبری خود یعنی ارتحال به عالم بقا چگونه میشود که جانشین برای خود تعیین نفرماید.

 

3-پیامبر جمیع امت خود را به وصیت کردن امر می نمود  پس چگونه میشود که خود پیامبر وصیت را ترک فرماید.

امیرالمومنین+اثبات حقانیت+مذهب شیعه+عقلی+استدلال+دلایل خلافت بلافصل

دعوت آیت الله وحید خراسانی، برای عزاداری حضرت زهرا سلام الله علیهادر خیابانها و بازار

این پست مال مدتها قبل است واز وبلاگم در بلاگفا براتون کپی کردم حتما بخونید مطالب فوق العاده معرفتی داره


دعوت مرجع عالیقدر شیعه آیت الله وحید خراسانی، برای عزاداری حضرت زهرا سلام الله علیهادر خیابانها و بازار

با سلام و عرض تسلیت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و درگذشت عالم بزرگ و عارف کم  نظیر حضرت ایت الله بهجت به امام زمان صلوات الله علیه و همه شما.

آیت الله وحید خراسانی به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بیانیه ای صادر نمود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله وحید خراسانی، متن کامل این بیانات چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض تسلیت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و درگذشت عالم بزرگ و عارف کم  نظیر حضرت ایت الله بهجت به امام زمان صلوات الله علیه و همه شما

روز شهادت صدیقة کبری (سلام الله علیها)‌ روزی است که امت اسلام باید دین خود را به خاتم انبیاء (صلی الله علیه وآله وسلم) در حدّ مقدور ادا کند.

خداوند متعال به بعثت آن حضرت چراغ هدایتی روشن کرد که اشعة فروزان آن به تلاوت آیات خدا و تزکیه نفوس و تعلیم کتاب و حکمت، بشریت را از حضیض حیوانیت به اعلی مرتبه کمال انسانیت برساند، و ظلمات جهل و کفر و شرک را به نور علم و ایمان و توحید از آفاق انفس محو کند.

(یا أیها النبى إنا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا و داعیا الی الله باذنه و سراجا منیرا‌).

فطرت آدمی را که در جستجوی هدف از خلقت است به معرفت و ایمان به مبدء عالم به منتهای کمال برساند ( وإن إلی ربک المنتهی ) و او را از قید عبودیت ماسوی الله آزاد، و به برکت (قل هو الله احد) به واحدیت و احدیت (الله الصمد) نائل گرداند، و به قواعد دین مبینش مدینة فاضلة انسانیت را بر ارکان مکارم اخلاق و اعمال شایسته بنا کند.

خداوند رئوف رحیم اجر این حیات ابد و سعادت سرمد را که با تحمل (و ما أوذی نبی مثل ما أوذیت)‌ به این امت عنایت کرد، مودّت ذوی القربای آن حضرت قرار داد (قل لا اسألکم علیه اجرا الا المودة‌ فی القربی).

آنچه مفسرین و محدثین بر آن متفقند آن است که چون این آیه نازل شد، سؤال شد یا رسول الله قرابت تو کیست که مودّت آنها بر ما واجب است؟ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزند آنان.

نزدیکتر از تمام قربی به آن حضرت از جهت نسب فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است، و از جهت حسب به اتفاق عامه و خاصه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)‌ فرمود:‌ (فاطمة‌ بضعة منی) او پاره ای از عقل کلّ و خلق عظیم و قلب عالم امکان و تافته بافته از تار و پود وجود سید الاولین و الآخرین است.

علمای عامه و خاصه متفقند که چون آیة مباهله نازل شد رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) حسین را در آغوش کشید، و دست حسن را گرفت، و فاطمه پشت سر آن حضرت و علی پشت آن دو. و مردم دانستند که مراد خدا از آیة مباهله چه کسانی هستند، و اسقف نجران گفت: چهره هائی می بینم که اگر دست به دعا بردارند این سرزمین به آتش مشتعل می شود!!! .

اگر کسی جز آن جمع، چنین آبرویی به درگاه خدا داشت ممکن نبود حکیم علی الاطلاق این مقام را در انحصار آن پنج تن قرار دهد.

آن سیدة نساء‌ العالمین که مقامش در راه مباهله، پشت سر خاتم و پیش روی امام أمم بود، در مقام عصمت از خطا و هوا به جایی رسید که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: خداوند به غضب تو غضب می کند و به رضای تو راضی می شود، چنین عصمت کبرائی باید چشم و چراغ اصحاب کساء هنگام مباهله و دعا، و جمع منحصر به فرد نسائنا در کلام خدا باشد.

آن کسی که خداوند علیم حکیم به طفیل وجود او عرش و کرسی و لوح و قلم را آفریده و او را به مقام (ثم دنی فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی فاوحی الی عبده ما اوحی) بار داده با زبانی که (ما ینطق عن الهوی) سه مرتبه فرمود: (فداها ابوها).

عالم طبیعت تاب تحمل اشراق انوار آن آفتاب آسمان عصمت را ندارد. در عرصة قیامت کبری ـ که به مقتضای (وبرزوا لله الواحد القهار)‌ اشعة علم و ایمان و معرفت و عبادت ارواح انبیاء و اولیاء‌ بر عرصة محشر بتابد و به مقتضای (آدم و من دونه تحت لوائی) همگی تحت الشعاع خورشید منظومة وجود در مقام محمودند ـ فاطمه زهرا پیشاپیش عقل کل و ختم رسل باشد، که به روایت عامه و خاصه فرمود: (وأبعث علی البراق خطوها عند أقصی طرفها و تبعث فاطمه أمامی).

محدّثین عامه، از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) روایت کرده اند که فرمود: (اول شخص یدخل الجنة فاطمة) اول کسی که قبل از تمام انبیاء و اوصیاء بر بساط قرب خدا قدم می گذارد فاطمة زهراست.

بر در آن بهشتی که منتهی الآمال عباد الله الصالحین من الاولین و الآخرین است، و انبیاء و اوصیاء و اولیاء باید بر آن باب رحمت وارد شوند نوشته است (فاطمة خیرة الله) آن انسیه حورا کسی است که خدا او را اختیار کرده و خلد برین را به نام او مزین کرده، (و ربک یخلق ما یشاء و یختار).

آنچه از مقامات او گفته شد قلیلی بود از کثیری به استناد کتاب الله یا سنة رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) ( ما آتاکم الرسول فخُذوه) که اختصاص به مذهبی ندارد، و هر مسلمانی باید در مقابل کلام خدا و رسول تسلیم باشد، و وظیفه خود را در اقامة شعائر فاطمیه که اظهار مودّت به بضعة‌ الرسول است انجام دهد، و ثمره اش را که رضای خدا و خوشنودی خاتم الانبیاء است که فرمود: (فاطمة شجنَة منی یبسطنی ما یبسطها و یقبضنی ما یقبضها) ببیند.

و در حدیث صحیح، شیخ المحدثین صدوق از علی بن بابویه از علی ابن ابراهیم از ابراهیم بن هاشم از ابن ابی عمیر از ابان بن عثمان از ابی عبدالله جعفر بن محمد الصادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: چون روز قیامت شود خداوند اولین و آخرین را در صعید واحد جمع کند، منادی ندا می کند چشمها را بپوشید و سرها را خم کنید تا فاطمه دختر محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) بگذرد و امام (علیه السلام) فرمود: فاطمه می آید بر ناقه ای از ناقه های بهشت، هفتاد هزار ملک او را همراهی می کنند، پیراهن آغشته به خون حسین (علیه السلام) را می گیرد و می گوید: یا رب این پیراهن فرزند من است و تو می دانی با او چه رفتار شد، پس ندا از نزد خداوند عزوجل می آید یا فاطمه برای توست نزد من رضایت تو.

این روایت ـ که با صحت سند مشتمل بر دو شخصیت از اصحاب اجماع است و از زبان کسی است که اسم او نزد اهل آسمان صادق است ـ گویای جاه و جلال فاطمه نزد خداوند متعال است که در هنگامة قیامت کبری یوم (یقوم الناس لرب العالمین) اهل محشر چشم بسته و سر به زیرند تا فاطمه بگذرد.

کسی که میوة درخت وجود او، ثاراللهی است که (بسم الله و بالله و فی سبیل الله) از قلب سید الشهداء (علیه السلام) ریخت و شجره طیبه اسلام را آب حیات بخشید.

کسی که یازده ستاره آسمان امامت از مطلع وجود او پدید آمد، و حکومت توحید و عدل الهی به ظهور آخرین فرزند معصوم او برپا شود، تا ثمره خلقت عالم و آدم و بعثت انبیاء از آدم تا به خاتم به مقتضای (هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله) محقق شود سزایش جز این نیست که جزایش رضای مطلق حضرت حق باشد.

در مقابل آن عبادتی که هرگاه با پای ورم کرده در محراب می ایستاد خداوند علی عظیم به عبادت و عبودیت او مباهات می کرد، و در برابر پیکری که در جهاد در راه خدا و ولی خدا هنگام رحلت شبحی از آن باقی مانده بود، و نیمه شب با آه و نالة کودکان دل شکسته رخ در نقاب کشید و قبر گمشده اش داغی بر دل اولیاء خدا گذاشت، شایسته آن است که روز جزا امین وحی با دستی که صحف و توراة و انجیل و زبور و قرآن را از خدا گرفت و به نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و داوود و خاتم انبیاء (علیهم السلام) داد زمام ناقة او را بگیرد.

و در قبه ای که داخل آن عفو الله و خارج آن رحمة الله است بنشیند و لوح محو و اثبات سیئات و حسنات اولین و آخرین در اختیار او باشد، و خداوند علی عظیم تاج (یا فاطمة لک عندی الرضا) بر سر او بگذارد.

شیعیان آن حضرت فرصت را غنیمت شمرند روز شهادتش در اقامه عزا در خانه ها و حسینیه ها و برافراشتن پرچمهای هیئت ها در خیابان و بازارها کوتاهی نکنند تا روز قیامت کبری که مشکل گشائی جز رضای (مالک یوم الدین) نیست، و رضای ذات قدوس او هم رضایت حضرت زهرا است به حسرت ابدی مبتلا نشوند (و انذرهم یوم الحسرة اذ قضی الامر) که می توانستیم برای تسلیت این مصیبت عُظمی به پدرش خاتم انبیاء و شوهرش سید اوصیاء و فرزندانش ائمة هدی و در یک کلمه تحصیل رضای خدا یک قدم بیشتر برداریم و بیشتر مورد رحمتی شویم که امام ششم از خدا خواست:‌ (اللهم ارحم الصرخة التی کانت لنا)

این مقاله باید به وصیت آن حضرت ختم شود:

این است آنچه فاطمه دختر رسول خدا به آن وصیت کرده وصیت کرده در حالتی که شهادت می دهد که لا اله الا الله و همانا محمد بنده او و فرستاده او است، و همانا جنت حق و نار حق است، و ساعت (قیامت) خواهد آمد و ریبی در آن نیست، و خدا مبعوث می کند کسانی را که در قبرها هستند.

یا علی من فاطمه دختر محمدم خدا مرا به تو تزویج کرد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم تو به من سزاوارتری از غیر من. شب مرا حنوط کن و غسل بده و کفن کن و بر من نماز بخوان و مرا شب دفن کن و به احدی اعلام نکن. تو را به خدا می سپارم و به اولاد من تا روز قیامت سلام مرا برسان).

در جملة آخر مطلبی است که تذکر آن لازم است:

اولاً: با احاطه ای که بما کان و ما یکون داشت خبر داد که تا روز قیامت اولاد او در زمین منتشرند ثانیاً: ختم وصیت به این سلام مسئولیت سنگینی بر دوش تمام فرزندان آن حضرت حتی کسانی که به وسیلة مادر به او منتسبند می گذارد چون به مقتضای کتاب و سنت آنها هم ذریة زهرایند، و آن مسئولیت این است که باید پاسدار حق ضایع شده مادر خود باشند، و هرگز آن دفن شبانه و قبر گمشده را فراموش نکنند، و شب و روز شهادت آن حضرت در سرتاسر زمین هرجا هستند متناسب با عظمت مصیبت جواب سلام مادر خود را بدهند.

و علی الأطائب من أهل بیت محمد و علی صلی الله علیهما و آلهما فلیبک الباکون و ایّاهم فلیندب النادبون

انا لله و انا الیه راجعون

پایان بیانیه.

  دانلود گوشه ای از سخنرانی معظم له در فاطمیه سال 1387 بصورت فیلم(مخصوص موبایل)، حجم  mb3.16 

 "جائی از بدنت شکسته شده ؟ اگر  استخوان انگشت بشکند ، چه حالی داری ؟ حالا اگر استخوان سینه بشکند‌ !!!


وقتی استخوان سینه بشکند ، نفس نمی‌شود کشید . نود و پنج روز ، سه روز بعد از پیامبر استخوان سینه‌اش شکست . نود روز نمی‌توانست نفس بکشد . جان داد ، نه یک مردن است ، در هر نفسی جان دادن است .

وقتی آمد کنار بستر پیامبر سنی و شیعه نوشته‌اند چه جور آمد . با آن مشیی که مشی پیامبر است با آن حال آمد ، أما وقتی از دنیا رفت ، کان کالخیال . یعنی بدنی نبود شبهی بود .

گفت یا رسول الله خودت از او استخبار کن . خوت از او سؤال کن خواست بگوید :‌

یا رسول الله آن چه کشید ، به من هم نگفت ، تو خودت از او بپرس که بر او چه گذشت .


وَ سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَی‏ .

در این جمله فکر کنید ، حق فاطمیه را ادا کنید .

ای مردم ایران ! ای کسی که رهین بعثت پیامبرید ! چه سنی و چه شیعه ، همه باید اجر رسالت را بدهند .

قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏ . الشوری / 23 .

روز سوم جمادی الثانی ، برای این که اجر رسالت داده بشود ، به اقرب خاتم انبیاء اظهار مودت بشود ، باید مملکت یک پارچه یا زهراء بشود .

آن جنازه‌ای که آن گونه زیر خاک رفت ، باید آن روز هر کس دل به علی بن أبی طالب (علیه السلام) دارد آن چه در توان دارد ، انجام دهد .

این وظیفه شعائر فاطمیه است . تضعیف شعائر فاطمیه تضعیف مذهب است . سبک شمردن فاطمیه ، استخاف به امیر المؤمنین (علیه السلام) است . کوتاهی و تقصیر به حق خاتم النبیین (صلی الله علیه وآله وسلّم) است .

خلاصه کلام : صاحب عصر ، ولی وقت و امام زمان ، از شما انتظار دارد که برای آن بازوی ورم کرده ، آن پهلوی شکسته ، آن قبر مخفی و آن جنازه نیمه شب دفن شده ، آن چه در قدرت دارید کار کنید"

چرا امیرمؤمنان (علیه السلام) از همسرش دفاع نکرد؟

چرا با وجود حضرت علی(ع)، فاطمه زهرا (س) پشت در رفت؟

چرا، بنی هاشم و انصار، از حضرت زهرا (س) دفاع نکردند؟

بی حرمتی به حضرت زهرا(س) و سکوت رسانه های داخلی

سکوت در مقابل سر بریدن شیعیان عراقی توسط آل سعود!!!

افسانه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیهاتوسط عمر و ابابکر

من نمیگویم چه شد گویند در چشم علی سیل دشمن بود پیدا فاطمه پیدا نبود

 موت اختیاری آیت‌الله بهجت!


وهابیت و اهل سنت ایران بیائید مباهله کنید اگر غیرت دارید+ چگونه مباهله کنیم؟


 به نام خدا و با سلام به همه شما عزیزان

تذکر: این مطلب ثابت است و مطالب جدید همیشه در زیر این پست خواهند آمد

اهل سنت،وهابی ها ایران اگر غیرت دارید بیائید مباهله کنید+چگونه مباهله کنیم؟

1- از اهلسنت و وهابیت میخواهیم که پس ازمطالعه یکی ازآن دو کتاب که در( پست قبل قرار دادیم و با کیلیک روی اینجا  صفحه اش باز میشه) اگر نخواستند حقانیت مذهب شیعه راقبول کنند در نظرات همین پست و از طریق ایمیل و اگر سایت یا وبلاگی دارند اعلام آمادگی  کنند برای مباهله در آنها که ما اهل سنت با نویسنده این وبلاگ(یعنی این حقیر) آماده مباهله هستیم(اگر هم وبلاگ و سایت ندارند بصورت رایگان میتونند یه وبلاگ بسازند و مطالبی در مورد حقانیت مذهب خودشون توش بگذارند و بعد بنویسند که ما فلان کتاب از آن دوکتاب معرفی شده را خوانده ایم و  با نویسنده وبلاگ زیر:

اقدام به مباهله میکنیم).  بعد ازاینکاربنده هم ایمیل میفرستم و در وبلاگم اعلام آمادگی میکنم و آدرس سایت یا وبلاگ طرف را قرار میدهیم. نکته مهم به هیچ وجه با افرادی که یکی از آن دوکتاب را نخوانده اند مباهله نمیکنیم باید بنویسند ما فلان کتاب را خواندیم وهنوز معتقدیم حق با مذهب وهابیت و اهل سنت است آنگاه مباهله را شروع خواهد شد.

 

2- در مرحله بعد پس ازانجام اعمال فوق( البته همین که در سایت یا وبلاگ خودتون بنویسید که آماده مباهله هستید و ایمیل بزنید و در بخش نظرات این مطلب هم بصورت عمومی نه خصوصی پیام بدید که  آماده  مباهله هستید کافی است) و میتونید بلافاصله شما  مباهله را شروع و اقدام کنید به نفرین کردن به بنده وکُل خانواده ام  و درخواست شدیدترین عذابها را برایمان بکنید که معتقدیم مذهب شیعه اثنی و عشری همان اسلام حقیقی است و امیرالمومنین علیه السلام  جانشین بلافصل آقا رسول الله صلی الله علیه و آله هستند و بعد از او11 فرزندانش تا حضرت بقیه الله اعظم  روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا جانشینان الهی منصوب شده از طرف خداوند متعال هستند .البته اگر به مذهبتون مطمئن هستید میتونید خانوادتون را هم شرکت بدید در مباهله  البته حتما قبلش به اونها اطلاع بدید که میخواهید چکار کنید.شاید نخواهند درمباهله شرکت کنند. این دیگه بستگی به غیرت دینی اونها داره. در ضمن میتونید سایت یا وبلاگی بصورت گروهی داشته باشید و دسته جمعی در مباهله نفرین کنید.هرچه تعداد بیشتر اثر نفرین بیشتر!!!؟؟؟هرچه تعداد شما بیشتر باشه ما خوشحال تر میشیم.

 

3- برای اینکه ما راضی نیستیم به کسی از اهل سنت ضرری برسد چون آنها را دشمن نمیدانیم وآنها را برادران و خواهران ایمانی خود میدانیم که فریب خورده اند و بر اتحاد و دوستی و برادری تمام مذاهب اسلامی تاکید داریم و فقط میخواهیم حقانیت مذهب شیعه معلوم شود پس از درخواست عذاب از خداوند متعال این شرط را هم قرار میدهیم که:

شخص و گروهی که عذاب به آنها نازل شده اگر میخواهند عذاب و غَضَب خداوند ازآنها بر طرف شود باید ابتدا در سایت یا وبلاگ خودشان ، از طریق ایمیل زدن به طرف مقابل ،ثبت درقسمت نظرات همین مطلب  و علاوه بر اینها باید بصورت آشکار در رسانه ها {اول دریکی ازشبکه های ماهواره ای  مثلا شبکه ولایت برای اهل سنت و هرشبکه ای که اهلسنت اعلام کرد برای شیعیان باشد اعتراف کنند و اگر این کار ممکن نشد در روزنامه های کثیر الانتشار با معرفی کامل و درج عکس افراد مباهله کننده به اضافه اعتراف در رادیو معارف و اگر نشد ساخت فیلم مستند کوتاه و انتشار آن در اینترنت (باید تصویر خودش و خانواده اش را نشان بدهد و معرفی کند سایت و  وبلاگ خودشان و وبلاگ حقیر را  نشان بده) و قضیه را کامل بیان کند } اعتراف و اعلام کنند به اینکه مذهب طرف مقابل بر حق است و اعلام کنند که مذهب طرف مقابل را واقعاً قبول کرده و مذهب خودشان باطل است و تا به حال گمراه بوده اند و تا زمانیکه این اعتراف و اعلام نکرده اند عذاب بر او و خانواده اش باقی بماند و در صورت اعتراف و تغییر دادن مذهبش عذاب از او برداشته شود

 

4- ازآنجا که در مباهله قرار بر نفرین و نزول عذاب بر گمراهان لجوج و بی انصاف است تا حقیقت را خدا بر همه روشن کند .پس از نزول عذاب راهی برای فرار از آن نیست و آن کسی که عذاب خدا او را فرا بگیرد  بیچاره میشود و هرگز از آن عذاب سخت و دردناک و ذلیل کننده نمیتواند نجات پیدا کند نکته شماره 3 را قرار دادیم تا درصورت اعتراف نجات پیدا کند و اینجا تاکید میکنم کسانی که تحصیلات علمی ندارند و یا یکی ازآن دو کتاب را نخوانده اند اقدام به مباهله نکنند تا عذاب سخت الهی را نچشند و بعد مجبور نباشند زحمت اعتراف  کردن را بکشند.از ما گفتن بود حماقت کنید بدجوری چوب میخورید .

 

5- برای این حقیر فرق نمیکند که نوع عذاب را چگونه باشد، به خدا بسپاریم یا اینکه اگرمایل باشید میتونید مشخص کنید که چه نوع عذابی خدا نازل کند (که بعدا دبه در نیارند و بگویند هرکسی ممکن این اتفاق یا این بیماری را بگیره یا سحر و جادو کرده اید...) مثلاً میتونید درخواست کنید که عذاب ، سیاه و پر از تاول شدن صورت فرد و خانوده اش با درد شدید در اعضای بدن یا فلج شدن یک دست و یک پا از افراد . یا چشم درد شدیدی که نگذاره فرد بخوابه یا ...  من در مباهله عذاب خاصی درخواست نمیکنم ولی شما آزاد هستید که هر چی میخواهید ازخدا درخواست کنیدالبته در محدوده بیماریهای جسمی و روحی باشه  چون اگر تعیین نکنیم ممکن مرگ طرف به شکل عجیبی در همان لحظه برسه!!!مثل همان کسی که در  روز غدیر با پیامبرصلیالله علیه وآله در مورد خلافت بلافصل علی علیه السلام  مخالفت کرد و درخواست عذاب کرد.

  توصیه میکنیم به عزیزان اهل سنت و وهابیت فریب خورده  که از علمای بزرگشان و ائمه جمعه و جماعات شان درخواست کنند که بیایند و این مباهله را انجام بدهند این حقیر حاظر است با هر تعداد از مخالفین شیعه در یک زمان و بصورت گروهی هم مباهله کند حتی حاظرم عذاب الهی بر من و برخانواده ام نازل شود و طرف مقابل اگر میترسد فقط نفرین ما به شخص خودش باشد(عالم اهل سنت یا وهابیت) و خانواده اش معاف باشند ازعذاب. اگر علمایتان واقعاً خود را هدایت شده میدانند و شیعیان را گمراه، نباید از مباهله اونهم با شرطی که برای برطرف شدن عذاب گذاشتیم بترسند و مخالفت کنند .شما که میاید توی نظرات و مطلب مینویسید یکبار برای همیشه بجای مزخرف گفتن و مسخره کردن و ایراد گرفتن بیاید مباهله کنید تا حداقل کسی مثل من شَرش کم بشه و مردم را فریب ندهد !!!.

 واقعاً چه ترسی داره مباهله کردن وقتی یک طرف بنده و خانواده ام که از دید شما مورد غضب خدا و گمراه هستیم و دعایمان مستجاب نخواهد شده و طرف دیگرکه یک یا چند تن از علمای شما که هدایت شده و مورد لطف خدا هستند و دعایشان مستجاب خواهد شد چون بر حق است مذهبشان.

چرا میترسند ماموستاها و مولوی ها اهل سنت (کجائی مولوی عبد الحمید،مولوی خیر شاهی خیلی دوست دارم مباهله کنید با ما) از مباهله میگریزند و حاظر نیستند مباهله انجام دهند با شیعیان آن هم با این شرط که برای نجات از عذاب گذاشتیم ؟؟ چرا امام جمعه زاهدان و سنندج و میناب تشریف نمی آورند و با مباهله شیعه را رسوا وخوار کنند؟؟؟ آیا غیر از این است که میدانند گمراه هستند و نمیخواهند خوار، رسوا، مفتضح و شرمنده و بی آبرو شوند.فاعتبروا یا اولی البصار.


 

6- برای اینکه آن گروه از وهابیت و اهل سنت که میخواهند مباهله کنند بعدا مورد سرزنش و توهین هم مذهب ان خودشان قرار نگیرند به آنها هم اعلام کنند که میخواهند مباهله کنند با این شروطی که در بالا ذکر شد و اگر بعدا کسی به انها اعتراض کرد که چرا مذهب خود را تغییر دادی به او بگوید تو برو مباهله کن با اینها اگر پیروز شدی من از این مذهب جدید برمیگردم به مذهب تو.

 

7- آنچه حقیر برای مباهله به خداوند متعال عرض کرده ام که البته شما هم میتونید استفاده کنید این است: یا اَحکَم الحاکمین یا اَبصَرالناظرین اگر حق با مذهب شیعه اثنی و عشری است چند عذاب، شدید، آشکار، دردناک وذلت بار را بر گروه گمراه و لجوج  وهابیت و اهل سنت که برای مباهله آمده اند نازل کن آنچنان که خواب و آرامش را از آنها بگیرد واز تو می خواهم هر روز تعداد و شدت عذابها را بر آنها بیشتر کنی تا حقیقت بر همگان آشکار شود واز تو میخواهم اجازه قرار دادن مطلب جدید در سایت یا وبلاگ گمراهان را نده مگرمطلبی که برای اعتراف باشه و تا اعتراف نکرده اند در رسانه ها به حقانیت مذهب شیعه (به شکلی که قبلا ذکر شددر نکته شماره3) و به این مذهب مشرف نشده اند عذاب را ازآنها برطرف نکن.

 

8- وهابیت یا عزیزان اهل سنت قبل ازاینکه مباهله را شروع کنید اقدام به تبلیغ واطلاع رسانی در مساجد ،نماز جمعه،فضای مجازی ، بر در دیوار شهر پشت شیشه مغازه ها و...کنید و اعلام کنید که ما میخواهیم مباهله کنیم .البته اگر جرات این کارها را دارید . ما همین جا از کسانی که مطالب وبلاگ را میخونند درخواست داریم  به محض اینکه کسی اعلام آمادگی کرد شروع به تبلیغ کنند به هر نحوی که میتونند.

 

از همه عزیزانی که این مطلب را خوانده اند درخواست میکنم این مطلب را به هر روشی درفضای مجازی خصوصا شبکه های اجتماعی منتشر کنند .اجرتان با شاه ولایت وصی و جانشین بلافصل پیامبر،حضرت علی علیه السلام.

این هم ایمیل بنده هست:     tahazratedoost@rayana.ir  



چرا امیرمؤمنان (علیه السلام) از همسرش دفاع نکرد؟

چرا با وجود حضرت علی(ع)، فاطمه زهرا (س) پشت در رفت؟

چرا، بنی هاشم و انصار، از حضرت زهرا (س) دفاع نکردند؟